گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

نیر تبریزی:چشم بر صیدم نیفکند آنشکار افکن دریغ در خور شاهین چشم او نبودم من دریغ

❈۱❈
چشم بر صیدم نیفکند آنشکار افکن دریغ در خور شاهین چشم او نبودم من دریغ
یکدمی نستاد تا بیند که چونسوزم بخویش آنکه زد بر آتش افسرده ام دامن دریغ
❈۲❈
تند چون ابراز سر من دوش بگذشت و نگفت سوخت از برق تغافل مور را خرمن دریغ
گوشۀ ابروی او ایدل مقامی دلکش است نیستم از چشم کافر کیش او ایمن دریغ
❈۳❈
وصل دل برد از من و جان نیز بر بحران سپرد در هلاکم دوست یکدل گشته با دشمن دریغ
اجر هر نوش لبی نیشی ز نازش در قفاست بر نچیدم لاله ائی بیداغ از اینگلشن دریغ
❈۴❈
دوش چوخالش کشیدم تنگ خوشخوش در کنار در میان بیکانه بود اما حجاب تن دریغ
دانۀ شادی فلک زینکهنه پرویزن به بیخت بس خم غم مانده بر بالای پرویزن دریغ
❈۵❈
با خیال صبح وصل عمرم بسر رفت و نزاد جز نتاج غم از این شبهای آبستن دریغ
عقل من بر بود از سر این منیژه وش عروس بی تهمتن ماندم اندر چاه چون بیژن دریغ
❈۶❈
نیرّا دوشیزه ای میگفت با آئینه دوش مادر گیتی ز نر زادن شد استرون دریغ

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۹۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها