نیر تبریزی:ای فرس با تو چه رخ داده که خود باختهای مگر اینگونه که ماتی توشه انداختهای
❈۱❈
ای فرس با تو چه رخ داده که خود باختهای
مگر اینگونه که ماتی توشه انداختهای
ایهمایون فرس پادشه سدره مقام
که چراگاه بهشت است ترا جای خرام
❈۲❈
نه رکابی ز تو برجاست نه زین و نه لگام
مگر ای پیک سبک پا بسر شاه انام
چه بلا رفته که با خویش نپرداختهای
تا صیهیل تو همی آمدی ای پیک امید
❈۳❈
بر همه اهل حرم بود صدای تو نوید
کاینک آید ز پی پرسش ما شاه شهید
مگر این بار خداوند حرمرا چه رسید
کایفرس شیهه زنان بر حرمش تاختهای
❈۴❈
اگر آوردۀ ای هدهد فرخنده سیر
ز سلیمان و نگینش بر بلقیس خبر
ز چه آلوده بخون تاج تو خاکم بر سر
راست گو تخت سلیمان شده بر باد مگر
❈۵❈
تو ز بهر خبر از تیر پری ساختهای
آنشهی را که بامرش فکند سایه سحاب
خواهد ار آب شود خاک در عالم نایاب
طعنه بر لجۀ تیار زند موج سراب
❈۶❈
دیدۀ کشته مگر تشنه لبش بر لب آب
که چنین ناله به عیوق برافراختهای
تو که غلطان ز سر زین نگونش دیدی
در میان سپه دشمن دونش دیدی
❈۷❈
ایفرس راست بمن گوی که چونش دیدی
تو بچشمان خود آغشته بخونش دیدی
یا قتیل دگری بود تو نشناختهای
بوی خون آید از اینکاکل و یال و تن تو
❈۸❈
شد مگر کشتۀ رو به شه شیراوژن تو
دل افسردۀ من آب شد از دیدن تو
فاش گو برق که آتش زده بر خرمن تو
که چنین غلغله در بحر و بر انداختهای
کامنت ها