نظامی:دگر ره باز پرسیدش که جانها چگونه بر پرند از آشیانها
❈۱❈
دگر ره باز پرسیدش که جانها
چگونه بر پرند از آشیانها
جوابش داد کز راه ندیده
نشاید گفتن الا از شنیده
❈۲❈
شنیدم چار موبد بود هشیار
مسلسل گشته با هم جان هر چار
در این مشکل فرو ماندند یک چند
که از تن چون رود جان خردمند
کامنت ها