نظامی:محمد کآفرینش هست خاکش هزاران آفرین بر جان پاکش
❈۱❈
محمد کآفرینش هست خاکش
هزاران آفرین بر جان پاکش
چراغ افروز چشم اهل بینش
طراز کار گاه آفرینش
❈۲❈
سر و سرهنگ، میدان وفا را
سپه سالار و سر خیل، انبیا را
مرقع بر کش نر ماده‌ای چند
شفاعت خواه کار افتاده‌ای چند
❈۳❈
ریاحین بخش باغ صبحگاهی
کلید مخزن گنج الهی
یتیمان را نوازش در نسیمش
از آنجا نام شد در یتیمش
❈۴❈
به معنی، کیمیای خاک آدم
به صورت توتیای چشم عالم
سرای شرع را چون چار حد بست
بنا بر چار دیوار ابد بست
❈۵❈
ز شرع خود نبوت را نوی داد
خرد را در پناهش پیروی داد
اساس شرع او ختم جهان است
شریعت‌ها بدو منسوخ از آن است
❈۶❈
جوانمردی رحیم و تند چون شیر
زبانش گه کلید و گاه شمشیر
ایازی خاص و از خاصان گزیده
ز مسعودی به محمودی رسیده
❈۷❈
خدایش تیغ نصرت داده در چنگ
کز آهن نقش داند بست بر سنگ
به معجز بدگمانان را خجل کرد
جهانی سنگدل را تنگ دل کرد
❈۸❈
چو گل بر آبروی دوستان شاد
چو سرو از آبخورد عالم آزاد
فلک را داده سَروَش سبز پوشی
عمامش باد را عنبر فروشی
❈۹❈
زده در موکب سلطان سوارش
به نوبت پنج نوبت چار یارش
سریر عرش را نعلین او تاج
امین وحی و صاحب سِرِّ معراج
❈۱۰❈
ز چاهی برده مهدی را به انجم
ز خاکی کرده دیوی را به مردم
خلیل از خیل تاشان سپاهش
کلیم از چاوشان بارگاهش
❈۱۱❈
به رنج و راحتش در کوه و غاری
حرم ماری و محرم سوسماری
گهی دندان بدست سنگ داده
گهی لب بر سر سنگی نهاده
❈۱۲❈
لب و دندانش از آن در سنگ زد چنگ
که دارد لعل و گوهر جای در سنگ
سر دندان کنش را زیر چنبر
فلک دندان کنان آورده بر در
❈۱۳❈
بصر در خواب و دل در استقامت
زبانش امتی گو تا قیامت
من آن تشنه لب غمناک اویم
که او آب من و من خاک اویم
❈۱۴❈
به خدمت کرده‌ام بسیار تقصیر
چه تدبیر ای نبی‌الله چه تدبیر
کنم درخواستی زان روضه پاک
که یک خواهش کنی در کار این خاک
❈۱۵❈
برآری دست از آن بُردِ یمانی
نمائی دست برد آنگه که دانی
کالهی بر نظامی کار بگشای
ز نفس کافرش زنار بگشای
❈۱۶❈
دلش در مخزن آسایش آور
بر آن بخشودنی بخشایش آور
اگر چه جرم او کوه گران است
ترا دریای رحمت بیکران است
❈۱۷❈
بیامرزش روان آمرزی آخر
خدای رایگان آمرزی آخر
فایل صوتی خمسه بخش ۵ - در نعت رسول اکرم صلی الله علیه وسلم
صوتی یافت نشد!تصاویر
کامنت ها