گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

نظامی:چو طالع موکب دولت روان کرد سعادت روی در روی جهان کرد

❈۱❈
چو طالع موکب دولت روان کرد سعادت روی در روی جهان کرد
خلیفت وار نور صبح گاهی جهان بستد سپیدی از سیاهی
❈۲❈
فلک را چتر بد سلطان ببایست که الحق چتر بی‌سلطان نشایست
در آوردند مرغانِ دُهُل ساز سحرگه پنج نوبت را به آواز
❈۳❈
بدین تخت روان با جام جمشید به سلطانی برآمد نام خورشید
ز دولتخانهٔ این هفت فغفور سخن را تازه‌تر کردند منشور
❈۴❈
طغان شاه سخن بر ملک شد چیر قراخان قلم را داد شمشیر
بدین شمشیر هر کو کار کم کرد قلم شمشیر شد دستش قلم کرد
❈۵❈
من از ناخفتن شب مست مانده چو شمشیری قلم در دست مانده
بدین دل کز کدامین در در آیم کدامین گنج را سر برگشایم
❈۶❈
چه طرز آرم که ارز آرد زبان را چه برگیرم که در گیرد جهان را
درآمد دولت از در شاد در روی هزارم بوسهٔ خوش داد بر روی
❈۷❈
که کار آمد برون از قالب تنگ کلیدت را در گشادند آهن از سنگ
چنین فرمود شاهنشاه عالم که عشقی نوبرآر از راه عالم
❈۸❈
که صاحب حالتان یکباره مردند زبی‌سوزی همه چون یخ فسردند
فلک را از سر خنجر زبانی تراشیدی ز سر موی معانی
❈۹❈
عطارد را قلم مسمار کردی پرند زهره بر تن خار کردی
چو عیسی روح را درسی درآموز چو موسی عشق را شمعی برافروز
❈۱۰❈
ز تو پیروزه بر خاتم نهادن ز ما مهر سلیمانی گشادن
گرت خواهیم کردن حق‌شناسی نخواهی کردن آخر ناسپاسی
❈۱۱❈
و گر با تو دم ناساز گیریم چو فردوسی زمزدت باز گیریم
توانی مهر یخ بر زر نهادن فقاعی را توانی سر گشادن
❈۱۲❈
دلم چو دید دولت را هم آواز ز دولت کرد بر دولت یکی ناز
و گر چون مقبلان دولت پرستی طمع را میل در کش باز رستی
❈۱۳❈
که وقت یاری آمد یاریی کن درین خون خوردنم غمخواریی کن
ز من فربه تران کاین جنس گفتند به بازوی ملوک این لعل سُفتند
❈۱۴❈
به دولت داشتند اندیشه را پاس نشاید لعل سُفتن جز به الماس
سخنهائی ز رفعت تا ثریا به اسباب مهیا شد مهیا
❈۱۵❈
منم روی از جهان در گوشه کرده کفی پست جوین ره توشه کرده
چو ماری بر سر گنجی نشسته ز شب تا شب بگردی روزه بسته
❈۱۶❈
چو زنبوری که دارد خانهٔ تنگ در آن خانه بود حلوای صد رنگ
به فَرِّ شَه که روزی ریز شاخ است کَرَم گر تنگ شد روزی فراخ است
❈۱۷❈
چو خواهم مرغم از روزن درآید زمین بشکافد و ماهی برآید
از آن دولت که باد اعداش بر هیچ به همت یاریی خواهم دگر هیچ
❈۱۸❈
بسا کارا که شد روشن‌تر از ماه به همت خاصه همت، همتِ شاه
گر از دنیا وجوهی نیست در دست قناعت را سعادت باد کان هست

فایل صوتی خمسه بخش ۶ - در سابقه نظم کتاب

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

عیسی سجادی از شوشتر
2009-11-13T23:20:21
بیت 13 که کار امد برون از قالب تنگ +کلیدی بر گشاید اهن از سنگ درست است همچنین بیت 23 دلم چون دید دولت را هم اواز درست است لطفا اصلاح فرمایید---پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
ادی
2013-08-01T07:49:58
باسلام و احترامتفسیر بیت وگر با تو دم ناساز گیریم. چو فردوسی ز مزدت باز گیریم، رو لطفا بیان فرمایید.
مرتضی
2020-09-25T20:33:53
در نسخه خطی که من در دست دارم این قسمت با نام ((اندر ستایش سلطان طغان شاه طاب ثرا )) آمده است که با ابیات ابتدایی نیز همخوانی دارد. ( بیت 3 الی 7 )
رضا
2018-07-24T14:14:19
به فراشه که روزی ریز شاخست منظور حشرات گرده افشان است که گرده های گل روی شاخه درختان جابجا کنند تا گل بارور شود و میوه پدید آید.
رضا
2018-07-24T14:19:38
از آن دولت که باد اعداش بر هیچ (دشمنانش نابود شوند)
رضا
2018-07-25T14:36:25
زمین بشکافد و ماهی برآید کنایه از زنده ماندن ماهی در گل بستر رود در زمان خشکسالی
محمد سلیمانی
2021-10-03T16:03:24.784484
در بیت 23 <<چو>> نباید <<چون>> باشه؟
فرهود
2023-11-15T00:52:38.2783735
پَست جوین یا پِست جوین یعنی آرد جو همراه سبوس. جو برشته شده هم گفته شده است. نظامی از چله‌نشینی خود می‌گوید که گوشه‌گیری کرده و به خوراک ساده و کم بسنده کرده است. در جایی دیگر اشاره می‌کند که بارها چله‌نشینی کرده است.