گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:باد صبا هر نفس تازه کند جان من کز نفسش می دمد بوی گلستان من

❈۱❈
باد صبا هر نفس تازه کند جان من کز نفسش می دمد بوی گلستان من
بس که به سر بر زدم دست به زاری نماند بلبل شوریده را طاقت دستان من
❈۲❈
فصل ریاحین و من حبس به زندان تن جلوه کنان در چمن سرو خرامان من
رای سفر زد مرا عقل به دیوانگی ای که سرآسیمه باد عقل خطادان من
❈۳❈
زود هلاکم کند درد جدایی که عشق بازنگیرد چنین دست ز دامان من
جامه درم تا به روز هر شب و هر بامداد تازه غمی برکُند سر زگریبان من
❈۴❈
شعله زند بر اثیر آتش هجران دوست دود برآرد ز سر سینه ی سوزان من
عیش و نشاط و طرب جمله فراموش کرد زین همه محنت که دید خوی تن آسان من
❈۵❈
جمع نباشد دلم خواب نیابد سرم تا نکند دیده باز بخت پریشان من
آه نزاری بسوخت پرده ی ناموس و صبر فاش نکرد ای دریغ قصه ی پنهان من

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۱۰۱۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها