گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:ای عشق تو از بدو کن در جان من چشمی فکن بر دیده ی گریه گریان من

❈۱❈
ای عشق تو از بدو کن در جان من چشمی فکن بر دیده ی گریه گریان من
یک دم قدم بهر عیادت رنجه کن شوری برآر از کلبه ی احزان من
❈۲❈
تا مرده ای زنده کند احسان تو یا روضه ای دیگر شود زندان من
در خون جانم بی گنه رفتن که چه زنهار قصد جان مکن ای جان من
❈۳❈
بدنامیی باشد که عاشق می کشی بشنو نصیحت از من ای جانان من
از تو نمی دارم دریغ این نیم جان زیرا که هم درد تو شد درمان من
❈۴❈
هرچ آن نماید با تو از من آن تویی با من همان گو هیچ دیگر زآن من
جانا به جانت کز پی جور و جفا بی موجبی بر هم مزن پیمان من
❈۵❈
باشد که بر من عاقبت رحم آوری خشمت نگردد موجب خذلان من
بر لفظت ار نام نزاری بگذرد دشواری هجران شود آسان من

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۱۰۱۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها