گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:عشق با هر کس که گردد هم نشین هم ز کفر آزاد ماند هم ز دین

❈۱❈
عشق با هر کس که گردد هم نشین هم ز کفر آزاد ماند هم ز دین
کفر و دین بگذار و صورت محو کن مردِ عاشق را نه آن باشد نه این
❈۲❈
کی رسی بر آسمان شوق عشق نا شده در پای سربازان زمین
از درون خانه آگه کی شود تابرون باشی ز در چون زو فرین
❈۳❈
تا نیابی در حریم عشق راه کی بود علم الیقین عین الیقین
چند باشی هم چو سیم قلب خوار چارسو در بند زر هم چون نگین
❈۴❈
دامن از بی حاصلی درکش خوشی پس به آزادی بر افشان آستین
ذوق درویشی نمی دانی چه سود زهر درویشان نه خوش تر ز انگبین
❈۵❈
زین بساط بی بقا برخیز زود بعد از آن بر مسند باقی نشین
هر چه می خواهی برای دوست خواه هر چه می بینی برای دوست بین
❈۶❈
از ولایت دوستی حشمت طلب ور تجمّل دشمنی عزلت گزین
ور قلندر شیوه ای یکسان شمر جور و عدل و صلح و جنگ و مهر و کین
❈۷❈
یا زن ِ زن باش رو یا مرد مرد گه چنان تا چند باشی گه چنین
چون سخن دیوانه وارست ایمنم از گزند نکته گیر و حرف چین
❈۸❈
بر فلک هر لحظه تحسین می کنند آفرین باد ای نزاری آفرین

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۱۰۳۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها