گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:گر بدانی که من از عشقِ که‌ام زار چنین نکنی بر منِ دل‌سوخته انکار چنین

❈۱❈
گر بدانی که من از عشقِ که‌ام زار چنین نکنی بر منِ دل‌سوخته انکار چنین
تو ندانی که مرا با که سر و کار افتاد که برفته‌ست دل و دستِ من از کار چنین
❈۲❈
نه که من رسمِ محبّت به جهان آوردم کاین همه ولوله برخاست به یک‌بار چنین
تا نیفکند مژه بخیۀ اشکم بر روی عشقِ من فاش نشد بر سرِ بازار چنین
❈۳❈
با صبا گفتم اگر هیچ مجالت باشد گو مرا ضایع و محروم بمگذار چنین
تو به جامِ می و عشرت شده مشغول چنان من به دستِ غم و اندوه گرفتار چنین
❈۴❈
آخر ای اهل نشست از سببی خالی نیست که ز من دل‌بر برخاسته بیزار چنین
هیچ‌ افسرده ندارد غمِ من تا گوید چون به سر می‌بری ای سوخته بی‌یار چنین
❈۵❈
از نزاری‌ِ به زاری همه بیزار شدند که چرا عاشقِ بی‌وقت شدی زار چنین

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۱۰۳۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها