گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:کارم از دست بشد دستِ من و دامنِ تو گر نداری سرِ من خونِ و گردنِ تو

❈۱❈
کارم از دست بشد دستِ من و دامنِ تو گر نداری سرِ من خونِ و گردنِ تو
اندک اندک ز سرم دستِ وفا باز مگیر ورنه مشهور کنم رسمِ جفا کردنِ تو
❈۲❈
دلِ چون مومِ مرا از تفِ هجران مگداز تا شکایت نکنم از دلِ چون آهنِ تو
رحم کن بر دلِ چون آتشِ من تا نزند برقِ احداث چنین صاعقه در خرمنِ تو
❈۳❈
جز به زاری چو زر و زور ندارم چه کنم چون درآیم به سرِ پنجۀ شیرافکنِ تو
دُردی درد فرو می‌برم و می‌دانم که به هرکس نرسد جامِ زلال از دَنِ تو
❈۴❈
دستِ من کی به سرِ زلفِ درازِ تو رسد که صبا هم به ادب گردد پیرامن تو
زهره خواهد که به گیسویِ معنبر هر روز خاکِ آن کوی بروبد که بود مسکنِ تو
❈۵❈
هر سحر تازه حیاتی به نزاری بخشد هر نسیمی که برد باد ز پیراهن تو

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۱۰۳۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها