گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:آخر ای دوست کجایی که چنانم بی‌تو که سر از پای و شب از روز ندانم بی‌تو

❈۱❈
آخر ای دوست کجایی که چنانم بی‌تو که سر از پای و شب از روز ندانم بی‌تو
اشتباهی بنماند که تویی هستی من چون که از هستیِ خود نیست گمانم بی‌تو
❈۲❈
نه همان بلبلِ دیوانۀ عشقم یارب که چنین بسته لب و گنگ‌زبانم بی‌تو
مُهرِ پیمان تو بر دیده و دل بنهادم خاک در چشمِ دل و دیده فشانم بی‌تو
❈۳❈
تا به خدمت نرسم باز نبینم رویت کافرم گر نفسی خوش‌گذرانم بی‌تو
چه عجب گر تو شبی زنده گذاری بی‌من عجب آن روز که من زنده بمانم بی‌تو
❈۴❈
شفقتی کن که دلم بر سرِ پا منتظرست مرحمت کن که روان است روانم بی‌تو
ناتوانم چه کنم بی تو نمی‌یارم بود چند گویم نتوانم نتوانم بی‌تو
❈۵❈
هم به امّیدِ تو خواهم که بماند جانم که نه از مرگ بتر صحبتِ جانم بی‌تو
از صبا پرس شبی حالِ نزاریِ نزار تا نشانی دهد از نام و نشانم بی‌تو

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۱۰۴۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها