گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:بادِ بهار می وزد بادۀ خوش گوار کو بویِ بنفشه می دَمَد ساقیِ گل عذار کو

❈۱❈
بادِ بهار می وزد بادۀ خوش گوار کو بویِ بنفشه می دَمَد ساقیِ گل عذار کو
پردۀ نام و ننگِ من در سرِ بانگِ چنگ شد تا رگِ چنگ برکشد مطربِ پرده دار کو
❈۲❈
تنگ و سبویِ باز بین دیگِ سه پایه واطلب هر چه بود ز بیش و کم ماحضری بیار کو
هم به کنارم افکند کشتیِ می ز بحرِ غم تا به میان در افکنم کشتیِ می کنار کو
❈۳❈
نقدِ حیات صرف شد در سرِ نسیه ای مگر تا به مرادِ دل رسد مهلتِ روزگار کو
نقدِ حیات مختصر در سرِ انتظار شد حاصلِ یک نظر مرا زین همه انتظار کو
❈۴❈
جان و دلم فدایِ او هر دو جهان برایِ او یک دلِ باخبر کجا یک قدم استوار کو
باغ و سرا و بوستان اسب و قبا و سیم و زر دولت و عزّت و شرف این همه هست یار کو
❈۵❈
گفت پدر نزاریا بیش مده ز دست دل گفتمش ای پدر مرا بیش و کم اختیار کو
گر چه ز کُنجِ عافیت باز برون نیامدی با تو قرار داده ام لیک مرا قرار کو

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۱۰۵۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

رحیم غلامی
2018-05-31T00:41:39
با سلام حافظ به پیروی از این حکیم سروده است:گلبن عیش می‌دمد ساقی گلعذار کوباد بهار می‌وزد باده خوشگوار کو