حکیم نزاری:گر هیچ به کویِ ما کنی رای بر خانه ی چشم ما فرود آی
❈۱❈
گر هیچ به کویِ ما کنی رای
بر خانه ی چشم ما فرود آی
گرچه نبود چو من گدا را
در خوردِ نزولِ پادشا جای
❈۲❈
زان روی که خانه خانه ی تست
زنهار مضایقت مفرمای
تا پیش کشی کنیم حالی
از حقّه ی دیده ی گهرزای
❈۳❈
پروای کسی دگر ندارم
از توبه خودم کدام پروای
دریاب که شد ز دست کارم
آخر گذری کن از سرِ پای
❈۴❈
ای سرو روان به موسم گل
روزی به طوافِ باغ ما آی
هم بلبل را چو من در آشوب
هم باغ به روی خود بیارای
❈۵❈
گو باد نزاری و به زاری
آیا بود این سعادتم وای
کامنت ها