گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:بازم افتاد دلِ ممتحن اندر تابی از غم ماه‌جبینی شده‌ام مهتابی

❈۱❈
بازم افتاد دلِ ممتحن اندر تابی از غم ماه‌جبینی شده‌ام مهتابی
باز از آشوبِ جهانی که نمی‌یارم گفت قصّه‌ ای دارم و دارد صفتش اطنابی
❈۲❈
جفت ابروش که طاق است چو دیدم گفتم قبله ی خویش توان کرد چنین محرابی
دوش بنمود به من گیسو و گفتم به حکیم کس پریشان‌تر ازین گفت نبیند خوابی
❈۳❈
خود چه گویم ز دهانش که چو من تشنه بسی جان بدادند و از آن چشمه نخوردند آبی
گو چنین باش بقا باد غمِ هجران را گر میسّر نشود وصل به هیچ اسبابی
❈۴❈
بی‌نهایت نبود هیچ بدایت الّا قلزمِ عشق که آن را نبود پایابی
عاشقی بیش جگر خوردن و جان کندن نیست گر همه حیف و جفایی بود از بوّابی
❈۵❈
مهلتی باید و عمری که نزاری شرحی باز گوید که چه‌ها می‌کشد از هر بابی

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۱۱۲۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها