گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:کاشکی ما را جفا از پیشِ ما برداشتی کز وجود ناقص ما ذره ای نگذاشتی

❈۱❈
کاشکی ما را جفا از پیشِ ما برداشتی کز وجود ناقص ما ذره ای نگذاشتی
من بر آنم کز وجودِ من برون آرد مرا در سر ِ هر کس به حد ِ او بود پنداشتی
❈۲❈
سلطنت هم گر بدین طبل و علم بودی به حشر دشت بان داهولِ خود آن روز هم بفراشتی
مطبخ محمود با چندان شکوه سلطنت هم به سعی دشت بان می یافت شام و چاشنی
❈۳❈
وای ازین دیوان ِ مردم چهره یعنی نفس ما آدم ار دانسته بودی تخمِ بد کی کاشتی
گر بدانستی که با خاک خواهد رفت خاک چشمه ی حیوان به دست ِ خود نمی انباشتی
❈۴❈
رستمی بودی مظفر گشته بر اکوان گر نزاری روی از اکوانِ خود برداشتی

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۱۱۴۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

رحیم غلامی
2020-09-28T19:03:23
مطبخ محمود با چندان شکوه سلطنتهم به سعی دشت بان می یافت شام و چاشنیلطفا چاشنی را با چاشتی جایگزین کنید. شام و چاشت یعنی شام و ناهار