گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:آخر ای دوست به من به من باز نظر کن باری ‌ چه شود گر شود آسوده ز یاری یاری

❈۱❈
آخر ای دوست به من به من باز نظر کن باری ‌ چه شود گر شود آسوده ز یاری یاری
گاه گاهی چه شود گر به سرم برگذری تا مرا هم به خیالت شود استظهاری
❈۲❈
ترکِ طوفِ چمن باغِ وفا نتوان کرد هر که را در رهش از بهرِ گل افتد خاری
به تفرّج سویِ گل‌زار نمی آیی و من از سرِ راه برانگیخته ام گل‌زاری
❈۳❈
هیچ کم نیست بحمدالله از آن جا که تویی که شود در سرِ کارِ تو چو من بسیاری
هم چنان بارِ ستم می کشم و می گوشم چه کنم حکم چنین است چه درمان آری
❈۴❈
می شود کارِ جهان زیر و زبر گویی اگر نبود خاطرِ محنت کشِ من بی باری
دوستان را نبود قاعده ی بیزاری اگر از گردشِ ایّام شود آزاری
❈۵❈
گرچه عشّاق همه کشته به عشق‌اند و لیک کشتۀ عشق نباشد چو نزاری آری

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۱۱۸۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها