گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:گر سر و برگ بلای عشق نداری ور دل و جان از برای عشق نداری

❈۱❈
گر سر و برگ بلای عشق نداری ور دل و جان از برای عشق نداری
لاف محبت مزن که در ره وحدت مرتبۀ اولیای عشق نداری
❈۲❈
خانه ی جان از وجود خویش بپرداز ور نه تو خود جای پای عشق نداری
نیستی آگه که در مراتب اکوان منزل و ماوا و جای عشق نداری
❈۳❈
طائر عرشی ولیک در قفس تن مانده ای چون هوای عشق نداری
تا سر خود باشدت مده به تکلف دست به پیمان که پای عشق نداری
❈۴❈
همچو جعل گرد خویش گرد و ز گلزار دور که بوی صبای عشق نداری
رو که به بازار اتحاد نزاری هیچ متاعی بهای عشق نداری
❈۵❈
تا متمکن به حبس خانه ی عقلی راه به دولت سرای عشق نداری

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۱۱۹۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها