گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:ای پیرِ سال‌خورده غمِ خود نمی‌خوری رو خونِ رز مریز که بر خویش خون‌گری

❈۱❈
ای پیرِ سال‌خورده غمِ خود نمی‌خوری رو خونِ رز مریز که بر خویش خون‌گری
بت در کنار داری و زنّار در میان تا چون موحّدان نشوی از خودی بری
❈۲❈
در ابتدا نه هم ز قیاسِ من و تو خاست ترتیبِ بت‌پرستی و ترکیبِ بت‌گری
بود و نبود و رای و قیاس تو چیست بُت زین جمله وا رهی اگر از خویش بگذری
❈۳❈
این‌جا تو کیستی و من ای یار جمله اوست پس چیست این که معترفم من تو منکری
توفیق بر نصیبهی فطرت مقدّرست من بُردم آنِ خویش تو هم آنِ خود بری
❈۴❈
گر یک طرف ز گوشه برقع برافکند من ضامنم که بیش به خود باز بنگری
کورست عقل در رهِ عشّاق نه دلیل خفّاش را رسد که کند دعویِ خوری
❈۵❈
خطّ‌ِ یگانگی ندهندت نزاریا تا لوحِ دل زحرف دویی پاک نستری
چون خاکِ راه معتکفِ کوی دوست باش تا زیر پای نطعِ سماوات بسپری

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۱۲۳۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها