حکیم نزاری:چه باشد اربه ملاقات چارهای سازی مرا شبی دگر از رویِ لطف بنوازی
❈۱❈
چه باشد اربه ملاقات چارهای سازی
مرا شبی دگر از رویِ لطف بنوازی
نیازمندِ توییم و ترا به حسن و جمال
مسلّم است اگر بر جهانیان نازی
❈۲❈
به ناز بر همه عالم مفاخرت کردن
ترا رسد که برون میپری به طنّازی
نهادهایم سرِ بندگی و گردنِ طوع
چو زلف، بر ضعفا پس مکن سرافرازی
❈۳❈
بدیع کی بود از بدعت تو دل بردن
غریب کی بود از غمزه توغمازی
مکن به کام عدو دوستان مخلص را
روا مدار که با مستحق نپردازی
❈۴❈
مرا طمع به وصالِ تو محض نادانیست
که را رسد که کند با تو جز تو انبازی
هنوز اگر تو تویی چون نزاری مسکین
بسی دگر را از خان و مان براندازی
❈۵❈
نصیحتی کنم ای دل ترا ز من بشنو
ببین که چیست جز او هر چه هست در بازی
کامنت ها