گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:خوشا که موسمِ گل بامداد برخیزی به باغ باده خوریّ و ز خلق بگریزی

❈۱❈
خوشا که موسمِ گل بامداد برخیزی به باغ باده خوریّ و ز خلق بگریزی
برو به روز جوانی جهان پیر بخور که آن به است که با روزگار نستیزی
❈۲❈
ازین نصیحت بیهوده‌ای فقیه ترا چه حاصل است که روغن به ریگ می‌ریزی
تو نیز هم مکن از عشق احتراز که ذوق نباشدت مگر از خویشتن بپرهیزی
❈۳❈
ولی ترا نبود بخت آن که از سرِ شوق به دام زلف کمند افکنی برآویزی
هنوز نقد تمنای دوست‌یابی باز پس از قیامت اگر خاک من بپرویزی
❈۴❈
زمانه خاک تو هم عاقبت به پرویزن فرو گذارد اگر ماورای پرویزی
حیل مکن که براق اجل عنان ترا چو باد گیرد اگر خود به سیر شبدیزی
❈۵❈
برو دلت به کسی ده ز خویشتن به درآی به هرزه چند نشینی و چند برخیزی
نزاریا چه بلایی به گوشه ا‌ی بنشین که عاقبت ز میان فتنه‌ی برانگیزی
❈۶❈
گرین سخن که تو داری برون دهی خونت به گردنِ تو مگر نکته درهم آمیزی

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۱۲۵۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها