گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:کس ندارم که پیامی برد از من به کسی چون کنم دسترسم نیست به فریاد رسی

❈۱❈
کس ندارم که پیامی برد از من به کسی چون کنم دسترسم نیست به فریاد رسی
بر کسی شیفته ام باز من خام طمع که چو من سوخته خرمن یله کرده است بسی
❈۲❈
از منش یاد نمی آید و خود می داند که از او صبر ندارم من مسکین نفسی
هوسی بود که با من به ضرورت می باخت چند بردارد اگر عشق نباشد هوسی
❈۳❈
من نه آنم که نظر بر همه جنس اندازم کی شود گوهر دریا متعلق به خسی
بود آیا که سر کوی فلانی هرگز روز بی محتسبی بینم و شب بی عسسی
❈۴❈
گر به عمری نفسی وصل شکر دریابم به علی رغم بر آید ز زمین خر مگسی
هر گز از کنج نیارم به درآمد پنهان ورنه بسته ست به هر عضو من آخر جرسی
❈۵❈
روش من همه سرمایه ی دیوانگی است هرکسی ره به خرد برد و نزاری به کسی
رخ اگر بر رخ چون برگ گل دوست کشم پیل را طرح نهم مدعیان را فَرَسی
❈۶❈
بس دمی گر بکشندم چو برنج از سر پوست والله ار ملک جهان پیش من ارزد عدسی

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۱۲۵۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها