حکیم نزاری:غمزه ی مست صنم بابلی زلف پر آشوب بت غنغلی
❈۱❈
غمزه ی مست صنم بابلی
زلف پر آشوب بت غنغلی
اینهمه سحر مکن ابلهی
و آن همه دام است مکن غافلی
❈۲❈
روی نکو آفت جان و دل است
دل به نکویان مده ار عاقلی
نی غلطم مرتبه ی اهل دل
از چه بلندست از این بی دلی
❈۳❈
رو طمع از وصل ببر زان که هست
حاصل بی دل همه بی حاصلی
با تو ندارد سر پیوند عشق
تا طمع از وایه ی خود نگسلی
❈۴❈
رخت به سر منزل عشاق کش
کهل شدی تا به کی از کاهلی
با خودی خویش نزاری مرو
زین پس اگر عالم آن منزلی
کامنت ها