گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:ای در بیابان غمت سرگشته هر جایی دلی وا مانده در ره صد هزار افتاده در هر منزلی

❈۱❈
ای در بیابان غمت سرگشته هر جایی دلی وا مانده در ره صد هزار افتاده در هر منزلی
هر چوب ثعبان کی شود شیطان سلیمان کی شود این ره به پایان کی شود الا به پای کاملی
❈۲❈
انسان به رتبت از سمک چون رفت بر بام فلک ترتیب شیطان و ملک ز اول چه بود آب و گلی
شیطان که اصل شر بود کی با ملک هم بر بود حاشا کجا هم سر بود هرگز محق با مبطلی
❈۳❈
هر کس به کف آرد صدف لیکن کمرآید در به صف تا خود که باید این شرف آری که باید مقبلی
بسیار مخلوق خلق برد از زبر دستان سبق بی حاصل توفیق حق کوشش ندارد حاصلی
❈۴❈
خود دیده مرد دین نشد بی دیده روشن بین نشد هر بیدقی فرزین نشد کسری نشد هر عادلی
ای یار اگر اهل دلی دست از دو عالم بگسلی فرمان بری گر عاقلی بر سازی از خود عاقلی
❈۵❈
در خود رو و با خود نشین خود را مدان خود را مبین در عشق روشن تر ز این هرگز نباشد مشکلی
آیین نام و ننگ را بگذار و در ده جام را کاین بحر بی انجام را پیدا نیامد ساحلی
❈۶❈
ره نیست هر دلتنگ را در عشق جز یک رنگ را کو ترک نام و ننگ را همچون نزاری مقبلی

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۱۲۸۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها