گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:مرا با تو ای یار سری‌ست جانی نداند کسِ دیگر الا تو دانی

❈۱❈
مرا با تو ای یار سری‌ست جانی نداند کسِ دیگر الا تو دانی
به بویِ توام زنده الحمدالله همین است سرمایه ی زندگانی
❈۲❈
ز مبدایِ فطرت گرفته‌ست با تو روانم چنین الفت جاودانی
عجب آن که نادیده‌ای هم چو دیده عجب تر که دوری و پیوندِ جانی
❈۳❈
یقینم که جایِ دگر دیده ام من به هر جایِ دیگر که بینم همانی
به چشمی که صاحب نظر دیده باشد نگنجد زمانی نبیند مکانی
❈۴❈
ز دستِ ملامت‌گرانِ منافق نظر با تو دارم ولیکن نهانی
نه از بیمِ جان می‌کنم این تقیه که این جا نشانی‌ست در بی نشانی
❈۵❈
به قصاب‌گاهِ قصاصِ محبت سر و تن متاعی بود رایگانی
ولیکن نخواهم که هر کس بداند که دادی به من مکنتِ گنج بانی
❈۶❈
به بحری درافکند ملاحِ عشقم که در جنبِ آن هست اخضر چو خانی
نزاریِ زار آخر از قلزمِ عشق کجا بر سر آید بدین ناتوانی
❈۷❈
به بازوی او نیست تسکینِ طوفان مگر زین محیطش به ساحل رسانی

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۱۳۰۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها