حکیم نزاری:مردم ز عشق رویت رحمی کن ار توانی جان بخش مردهای را زان آبِ زندگانی
❈۱❈
مردم ز عشق رویت رحمی کن ار توانی
جان بخش مردهای را زان آبِ زندگانی
از چشمه حیاتت گر قطرهای بنوشم
ایمن شوم ز مردن چون خضر جاودانی
❈۲❈
عیسی به معجزِ دم میکرد مرده زنده
تو گر قیاس گیری در خاصیت همانی
تو مریم حیاتی گر معجزات خواهی
صد مرده در زمانی از لب به جان رسانی
❈۳❈
وصلت ز پای جانم بندی نمیگشاید
یک ره بگیر دستم چندم به سر دوانی
شست جفا گشادی کردی نشانه گاهم
به زین نشانهای کن تا کی ز بینشانی
❈۴❈
هستم سگی ز کویت جز دامنت نگیرم
از پیش اگر برانی وز پس اگر بخوانی
چون آستین ببوسد دستت برایِ بویت
گر دامن از نزاری صد ره فرو فشانی
کامنت ها