گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:باور نمی‌کنم که تو پیمان بنشکنی زیرا که التفات به یاران نمی‌کنی

❈۱❈
باور نمی‌کنم که تو پیمان بنشکنی زیرا که التفات به یاران نمی‌کنی
زین به‌ترک نظر به من دل شکسته کن تا چند از تو سرکشی از من فروتنی
❈۲❈
سروی و سرو اگر چه که آزاد خوش‌ترست نی تا حدی که بر سرِ ما سایه نفکنی
دل با تو در تنعّم و تن بی تو در نیاز ای آن که راحتِ دلی و آفتِ تنی
❈۳❈
خطی به دوستیِ تو بر من کشیده‌اند ما دوستیم و بنده ی صادق، تو دشمنی
تقدیر قادرست و گرنه ز رویِ عقل نی من موافق تو نه تو لایقِ منی
❈۴❈
گردون به سر برآمده هم زیرِ دستِ تست من عاجزی چه گونه کنم با تو گردنی
برقع برافکن از بنِ گوشت ز بامداد تا زهره بعد از این نزند لافِ روشنی
❈۵❈
در سر کشد نقاب ز رشگِ تو آفتاب هم شام بر مثالِ کشیشانِ ارمنی
ای سروِ سیم ساق که در بوستانِ جان شاخِ امید را به جفا بیخ می‌کنی
❈۶❈
دیوانگی ز مامِ نزاری نمی‌کشد تا زلفِ هم چو سلسله بر هم نمی‌زنی

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۱۳۲۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

Amir amirit۱۹@yahoo.com
2022-04-28T01:29:39.6179436
در مصراع اول نبشکنی صحیح تر به نظر میرسد