حکیم نزاری:نه صبر ماند مرا بی تو نه شکیبایی خدات خصم اگر بر دلم نبخشایی
❈۱❈
نه صبر ماند مرا بی تو نه شکیبایی
خدات خصم اگر بر دلم نبخشایی
به گردِ کوی تو عمریست تا همی گردم
به بویِ وصل تو چون بلبلانِ شیدایی
❈۲❈
ز بیخودی صنما گرد کوی در به درم
به شکل و شیوه ی دیوانگان هر جایی
خیالِ رویِ تو تا همنشینِ دل گشتهست
در انتظارِ تو خو کردهام به تنهایی
❈۳❈
چهگونه عشقِ تو پنهان کنم ز خلقِ جهان
که در میان ظریفانِ دهر پیدایی
همی کنند ملامت مرا که ترکش گیر
به ترکِ دوست نگویم دگر چه فرمایی
❈۴❈
هزار بار پدر پیش ازین نصیحت کرد
نداشت سود همان در سرست رعنایی
در آرزویِ تو خواهد رسید جان به لبم
اگر ز لعلِ لب آبِ حیات نگشایی
❈۵❈
چو من بمیرم با تو وصیّتم این است
که گه گهی به زیارت به تربتم آیی
کمر ببست نزاری برای خدمت دوست
چو بندگانِ دگر بر درش به مولایی
کامنت ها