گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:در سر از وصلِ تو هر طایفه را سودایی در جهان از تو به هر گوشه دگر غوغایی

❈۱❈
در سر از وصلِ تو هر طایفه را سودایی در جهان از تو به هر گوشه دگر غوغایی
خلقی از شمعِ جمالِ تو چو پروانه بسوخت تو خود از حسن نداری به کسی پروایی
❈۲❈
سالکان در طلبت بس که جهان گردیدند در جهان چون تو ندیدند جهان آرایی
کیست خورشید که در حسن تو داخل باشد لاف خوبی نزند با تو زمین پیمایی
❈۳❈
هر که را پرتو مهرِ تو جگر گرم کند دلِ بی‌طاقتش آرام نگیرد جایی
عاجزم در صفتِ حسنِ تو و می‌دانم که نداری و نبوده‌ست ترا همتایی
❈۴❈
زنده از بویِ تو گشتم که ز مبدایِ وجود قالبِ خاکی من یافت از او احیایی
باز چون درگذرم چون به سرم برگذری ناله برخیزد و فریاد ز هر اعضایی
❈۵❈
غافل است آن که شکایت ز نزاری کرده‌ست ورنه عاقل نکند سرزنشِ شیدایی
من به طوفانِ ملامت متغیّر نشوم که به هر باد به هم بر نشود دریایی

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۱۳۷۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها