گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:برفتم از برت ای دیده را چو بینایی شدم به گرد جهان هر دری و هر جایی

❈۱❈
برفتم از برت ای دیده را چو بینایی شدم به گرد جهان هر دری و هر جایی
ملول گشت دلت زان سبب سفر کردم مگر ز زحمتِ من هفته ای برآسایی
❈۲❈
چنان ضعیف ببودم به زیر بار فراق که نیست قوّت آهم ز ناتوانایی
شدم به مهرِ تو همچون هلال دست نمای چرا به من رخِ چون آفتاب ننمایی
❈۳❈
به عقل دل به صبوری توان فریفت ولیک که راست عقل که من شهره ام به شیدایی
دریغ فصلِ گل و من ز وصلِ تو محروم تو در شرابی و من در عذاب تنهایی
❈۴❈
گهی که رغبت طرب کنی در باغ چو سرو و گل سر و پای چمن بیارایی
نظر چو بر گل زرد افکنی ز چهره ی من قیاس گیری و بر حالِ من ببخشایی
❈۵❈
کجاست بلبل مستت که در خروش آید ز گل سِتانِ رخت چون نقاب بگشایی
ترا که نوش و خوشت باد باده می پیمای که جز نصیبه ی من نیست باد پیمایی
❈۶❈
مرا به هرزه ملامت کنند دشمن و دوست که چند شیفته کاری و خویشتن رایی
دلِ نزاریِ بی دل ندارد آن طاقت که در فراق کند بیش از این شکیبایی

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۱۳۹۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها