گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:شب مفارقت و روز هجر و تنهایی که را بود به چنین شب دل شکیبایی

❈۱❈
شب مفارقت و روز هجر و تنهایی که را بود به چنین شب دل شکیبایی
اگرچه از شب دیجور خود گرفته ترست ملالت سوزندگانِ شیدایی
❈۲❈
چه سود کان بت یوسف جمالِ بی رحمت خبر ندارد از این ماتم زلیخایی
بسوخت آتش حسرت مرا و قوّت نیست که در فراق بنالم ز ناتوانایی
❈۳❈
چگونه بار جدایی کشم به پشتی صبر مرا که پشت دو تا میشود ز یکتایی
همان به است که در کُنج خانه بشینم ز دست سرزنش دوستان هر جایی
❈۴❈
به عاقلان نکنم رغبت از ملالت طبع خوش است صحبت دیوانگان سودایی
کنون که توبه شکستم درست میگویم چه بیم پرده دری و چه بیم رسوایی
❈۵❈
نزاریا چو شکر میدهی جگر می خور که هم شکر خور مایی و هم شکر خایی

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۱۳۹۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها