گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:آخر ای شمعِ روان پروانه ای چند سوزی خاطرِ دیوانه ای

❈۱❈
آخر ای شمعِ روان پروانه ای چند سوزی خاطرِ دیوانه ای
گر چه ما بر شمعِ رویت سوختیم شمع را نگریزد از پروانه ای
❈۲❈
هیچ نقصانی نباشد شمع را گر شبی روشن کند ویرانه ای
کی بود حاجت شبِ خلوت به شمع هر که را باشد چو تو هم‌خانه ای
❈۳❈
عقل بر شمعِ جمالِ رویِ تو همچو مدهوشی ست در کاشانه ای
جانِ من شد در خیالِ رویِ تو همچو آدم مبتلایِ دانه ای
❈۴❈
جز مگر آنچ از تو می گویند نیست هر چه دیگر نیست جز افسانه ای
دورم از رویِ تو در عینِ هلاک جان نباشد زنده بی جانانه ای
❈۵❈
خود نزاری کیست تا گویند از او در میان عاقلان دیوانه ای
گردن افرازست و سرکش لیک نیست زلفِ جانان را گریز از شانه ای

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۱۴۰۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

رستبه
2018-08-16T05:05:47
بیت 2غلط: نگریزددرست: نگزیردمنبع: دیوان چاپی نزاری به تصحیح مظاهر مصفا