گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:دیده ای در عشق چون مجنون دگر دیوانه ای هان بیا بنگر مرا آشفته بر جانانه ای

❈۱❈
دیده ای در عشق چون مجنون دگر دیوانه ای هان بیا بنگر مرا آشفته بر جانانه ای
وحشیی بینی ملولی، سرگرانی، دل سبک ترک مردم کرده و خو کرده در ویرانه ای
❈۲❈
ممتحن بی خویشتن، غم‌خواره ای، بی‌چاره ای بی‌دلی، شوریده ای، بی حاصلی، دیوانه ی
عاشقی، بی طاقتی، محنت‌کشی، تیز‌آتشی جان‌سپاری، بی‌قراری، خودکشی، پروانه ای
❈۳❈
رازداری، محرمی، با دردمندان همدمی مفلسی، غم‌‌مونسی، با نیستی هم خانه ای
پاک بازی، دین براندازی، مصفّا سینه ای دُردنوشی، والهی، از خویشتن بیگانه ای
❈۴❈
رفته با هر شاهدی، ببریده از هر زاهدی فارغ از هر دعوی ای، ایمن ز هر خرمانه ای
پاک‌سوزان را ندیدستی بیا اینک ببین تا بود در خرمنِ ما صد چو مجنون دانه ای
❈۵❈
گر به چشمِ عقل بینی، پنبه در گوش آگنی نشنوی بیهوده از هر جاهلی افسانه ای
تا لبِ خاک ار نخواهی باده پیمودن دمی چون نزاری کف نداری خالی از پیمانه ای
❈۶❈
دامن از دنیی و دین در پای کش بی عذر و سر در میانِ عارفان نه از پیِ شکرانه ای

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۱۴۰۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها