گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:آه مِن حُبّکَ مِن حُبّکَ آه این چه قضاست بَلَغ السیل چه تدبیر کنم این چه بلاست

❈۱❈
آه مِن حُبّکَ مِن حُبّکَ آه این چه قضاست بَلَغ السیل چه تدبیر کنم این چه بلاست
آتش عشق به هر بیشه که در می‌افتد پیش او سنگ و گیا هر دو روان است و رواست
❈۲❈
گرد بر دامن هر سوخته کز عشق نشست رستخیز آمد و طوفان ملامت برخاست
غم مستغرق دریا نخورد بر ساحل از کسی پرس که هم بستر خوابش دریاست
❈۳❈
کس نداند که مرا با تو چه کار افتاده ست گر بداند نکند عیب وگر کرد سزاست
لا محال از عقب عشق ملامت خیزد از ملامت نگریزیم که خود شیوه ماست
❈۴❈
به ملامت گر و تشنیع زن و عیب نمای خاک بر فرقم اگر یک سر مویم پرواست
گر مرا عشق ز خلقیّت خود برهاند چه بماند همه معشوق که در عین بقاست
❈۵❈
چو حجاب است هم از پیش مگر برخیزد بیش از این هیچ ندارم ز نزاری درخواست
راز خاصان نتوان کرد چنین فاش خموش زان که در حوصله عام نمی گنجد راست

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۱۴۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها