حکیم نزاری:جهان پرفتنه از جانانهٔ ماست فلک سرمست از پیمانهٔ ماست
❈۱❈
جهان پرفتنه از جانانهٔ ماست
فلک سرمست از پیمانهٔ ماست
تپان مرغ دل اندر بر ملک را
به بوی دام کاه و دانهٔ ماست
❈۲❈
اگرچه از همه اکوان برون است
چو هست اندر درون هم خانهٔ ماست
خردمندان نه مرد این حدیثند
در این ره عقل کل دیوانه ی ماست
❈۳❈
اگر تو طالب گنج نهانی
بیا کین گنج در ویرانهٔ ماست
به شب خورشید اگر حاضر ندیدی
بیا بنگر که در کاشانهٔ ماست
❈۴❈
چه خورشید آن که خواهد شمع گردون
که گوید کمترین پروانهٔ ماست
عیان مطلوب و ما محجوب هیهات
حجاب از نفس نامردانهٔ ماست
❈۵❈
برادر کآشنای کوی او نیست
برادر نیست او بیگانهٔ ماست
نزاری نقد وقت خویش را باش
سخن های دگر افسانهٔ ماست
کامنت ها