گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:سرّی که در اوصاف و مقامات جنون است از باصره و سامعه و نطق برون است

❈۱❈
سرّی که در اوصاف و مقامات جنون است از باصره و سامعه و نطق برون است
در عشق جمالی و کمالی‌ست ولیکن آن را نتوان دید و نه دانست که چون است
❈۲❈
جانیّ و دلی هست ولی در ره عشاق گر جانست همه آتش و گر دل همه خون است
در بند وجودی و وجودت عدم توست عاشق به کف قدرت معشوق زبون است
❈۳❈
بر عاشق مسکین چه کنی عیب که در عشق سرّیست که چون حکم قضا کن فیکون است
در دارشفایی که بنا کرد محبت هر لحظه دوا کم بود و درد فزون است
❈۴❈
از بادیه ی عشق به مقصد نبری راه بی درد که دردت به دوا راه نمون است
با عشق به هم صبر محال است نزاری در خلقت ازیرا حَرَکت ضدّ سکون است

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۱۸۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها