گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:ای با جفا در ساخته با ما نمی سازی چرا روزی ، شبی ، وقتی ، دمی ، با ما نپردازی چرا

❈۱❈
ای با جفا در ساخته با ما نمی سازی چرا روزی ، شبی ، وقتی ، دمی ، با ما نپردازی چرا
با غمزگان مست گو ، صلح است ما را با شما بر زه کمان کردن که چه، وین ناوک اندازی چرا
❈۲❈
گر نیستی در خون من ، خصم دل مجنون من از زلف طرّاری که چه ، وز غمزه طنازی چرا
آشفته چون من بلبلی بر گل ستان روی تو افتاده در بند قفس با این خوش آوازی چرا
❈۳❈
سر پیش حکمت بر زمین، داریم و نامت بر نگین بر عاجزان ممتحن این گردن افرازی چرا
نا کرده از شهد لبت روزی به عمدا چاشنی شب های تا روزم چو شمع از سوز بگدازی چرا
❈۴❈
با آن که داری روز و شب ، با من مصاف و عربده من صلح را در می زنم تو جنگ آغازی چرا
گه انتظارم می دهی گه نا امیدم می کنی با چون نزاری والهی این بل عجب بازی چرا

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۲۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

اسماعیل فرازی
2018-01-10T15:32:32
مصرع آخر"با چون نزاری و الهی این بل عجب بازی چرا"به نظرم خطای تایپی و یا نسخه ای بوده که همینجور نوشته شده یکی در کلمه و الهی که به نظر می رسه بایستی والهی باشه به معنی سرگشته و عاشق و شیدا شاعر می خواهد بگوید با نزاری که کنایه است و تخلص اوست و واله و شیدایی چون او این بوالعجب بازی که بل عجب نوشته شده و به نظرم خطاست بوالعجب. اگر بل عجب به معنی بلکه عجب بازی در آرودن باشه شعر را از استقامت در میاره. به قول علما والله اعلم