گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:شمع ما برخاست بنشان ای پسر مصباح را ساقیا روح الامین با ماست در ده راح را

❈۱❈
شمع ما برخاست بنشان ای پسر مصباح را ساقیا روح الامین با ماست در ده راح را
الصّلای خفتگان مست در ده پیش از آنک دردمند از بام مسجد فالق الاصباح را
❈۲❈
می بده اصحاب را تا در هم آمیزند باز جز به می ممکن نباشد اتّصال ارواح را
خانۀ خم باز کن در، پیش تر زان کا فکند دست روز اندر دهان قفل شب مفتاح را
❈۳❈
هان سبک دوری بگردان ای پسر ز آب حیات آن چنان کز یک دگر در نگسلند اقداح را
کاسه یی بر دست من نه سر سیه ز آب بقم تا برون آرد ز نیل نفس من تمساح را
❈۴❈
خانه پر حورست و اسباب طرب آراسته در گشاده آسمان دریاب استفتاح را
خیز و در باد سحر در قلزم مجلس فکن کشتیی کز آشنا عاجز کند ملّاح را
❈۵❈
در چنین مجلس خصوصا کز طریق اتّحاد کرده ام نام نزاری بی نشان اصلاح را

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۲۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

اسماعیل فرازی
2018-01-11T15:21:37
مصرع اول بیت چهار کافکند درست است و به اشتباه فاصله افتاده.و مصرع اول بیت ششم:"کاسه یی بر دست من نه سر سیه ز آب بقم"ظاهرا باید این باشد " از آب قم" یعنی برخیز از آب و یا وز آب قم.وزن شعر در هم آمیخته احتمالا خطای تایپ یا نسخه است. امر به ایستادن و خروج از آب می کند بقم وجیه نیست. و باز به قول قدما والله عالم بحقایق الامور