گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:در کویِ خرابات کسی را که نیازست هشیاری و مستیش همه عین نمازست

❈۱❈
در کویِ خرابات کسی را که نیازست هشیاری و مستیش همه عین نمازست
آن جا نپذیرند نماز و ورع و زهد آنچ از تو پذیرند درین کوی نیازست
❈۲❈
تا مستیِ رندانِ خرابات بدیدم دیدم به حقیقت که جزین جمله مجازست
اسرارِ خرابات به جز مست نداند هش یار چه داند که درین کوی چه رازست
❈۳❈
خواهی که درونِ حرمِ عشق خرامی در می کده بنشین که رهِ کعبه درازست
از می کده ها نالۀ جان سوز برآمد در زمزمۀ عشق ندانم که چه سازست
❈۴❈
در زلفِ بتان تا چه فریب است که پیوست محمود پریشانِ سرِ زلفِ ایازست
زان شعله که از روی بت حسن برافروخت جانِ همه مشتاقان در سوز و گدازست
❈۵❈
هان تا ننهی پای درین راه به بازی زیرا که درین راه بسی شیب و فرازست
چون بر درِ می خانه مرا راه ندادند رفتم به درِ صومعه دیدم که فرازست
❈۶❈
آواز ز می خانه بر آمد که نزاری درباز تو خود را که درِ می کده بازست

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۲۳۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

امیراحمد
2020-06-14T08:31:45
غزل شماره 27 فخرالدین عراقی تقریبا با این غزل یگانه است. معمایی است که آیا این غزل برای عراقی است یا برای نزاری. گمان من آنست که برای عراقی باشد. تا ببینیم صاحب نظران چه حکم خواهند کرد.