گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:چه کنم با دلِ شوریدهٔ دیوانهٔ مست که دگر باره سرآسیمه شد و رفت از دست

❈۱❈
چه کنم با دلِ شوریدهٔ دیوانهٔ مست که دگر باره سرآسیمه شد و رفت از دست
پیش از این گر به‌جوانی قدمی می‌رفتی گفتمی آری در طبعِ جوان شوری هست
❈۲❈
باز پیرانه سرم واقعه‌ای پیش آورد که نخواهد ز بلایی که در افتاد برست
گفتمش توبه کن ای غافل از این دل‌بازی کرد و ناکرد همان است و همان باز شکست
❈۳❈
التفاتش نه و شرمش نه و تیمارش نه کارش این است و جزین کار ندارد پیوست
بر دلِ هر دلی آخر چه مُعوَّل باشد مگس است این مثلِ عام که بر مار نشست
❈۴❈
چه کند در خمِ ابرویِ کمان افتاده هیچ دل جان نبرد عاقبت ارغمزه پرست
غصّه‌ها دارم از آن رفته و برگشته زمن غبنِ صیّاد بود صید که از دام بجست
❈۵❈
صبغه‌الله نتوان کرد به تزویر دگر نقشِ آموخته از ما نتوان بر ما بست
بر کسی هیچ حرج نیست نزاری خاموش همه مستیِّ قدیم است ز مبدایِ الست

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۲۵۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها