گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:آرزویی بود و شد محو در اوصافِ دوست هیچ ز من مانده نیست هرچه بمانده­ست اوست

❈۱❈
آرزویی بود و شد محو در اوصافِ دوست هیچ ز من مانده نیست هرچه بمانده­ست اوست
جامِ می و کنج و یار هر چه دگر جمله هیچ شش جهتِ کاینات بر سرِ این چارسوست
❈۲❈
موسی و ثُعبان و چوب سامری و عجلِ زر او نکند التفات موسی اگر تندخوست
پیشِ من و پشت اگر نیک و بدی می­رود هرچه از آن­جا بود جمله بدی­ها نکوست
❈۳❈
بی­هده سودا مپز از پیِ نام و حطام مغز تهی می­کنی خیز و برون آز پوست
باطنت ار با خداست کعبه خراباتِ تست فقر چو نورِ درون خرقه چو مشتی رکوست
❈۴❈
قاصر و غالی نیم راهِ مشنّع کجاست مرتبه حدِّ من پیشِ مقصّر غلوست
بیش نزاری مرو بر پیِ نفسِ دنی بر زن و در هم شکن سنگ سزایِ سبوست
❈۵❈
دولتِ من گر ز من باز ستانی مرا از تو همین التماس از تو همین آرزوست
گنج به کُنجِ خراب می­نهی و در طلب انجمِ افلاک را کار همین گفت­وگوست

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۲۶۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها