گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:خنک وجودِ کسی کِه ش نظر به هم نفسی ست که بویِ هم نفسی یافته ست هر که کسی ست

❈۱❈
خنک وجودِ کسی کِه ش نظر به هم نفسی ست که بویِ هم نفسی یافته ست هر که کسی ست
نمی شود به سر از همدمی دمی آن را که اندکی به گریبانِ عقل دست رسی ست
❈۲❈
بیا که گر بروی تا هزار سال از تو هنوز در دلم انسی و در سرم هوسی ست
به هوش باز نیاید دلم که مستیِ عشق نه آن بود که به هر مهلتیش وابرسی ست
❈۳❈
به جز خیالِ تو چیزی به دیده در ناید مرا که کوهِ اُحد در نظر کم از عدسی ست
هنوزم ار رمقی هست بی تو معذورم که مرغِ جانِ چو سنگم در آهنین قفسی ست
❈۴❈
رقیبم از درِ او گو بران من از شیرین بدین قدر نگریزم که با شکر مگسی ست
بلی منم نه عسس مانع شد آمدِ خویش به کویِ دوست که هر عضو بر تنم عسسی ست
❈۵❈
نزاریا نفسی تازه روی و خوش دل باش که انقلاب محالاتِ نفس در نفسی ست
بهشت طالبی آوازه بشنوی ز بهشت که جز مسخَرِ بانگِ میان تهی جرسی ست

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۲۹۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها