گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:شاد به روی تو ام گرچه دلم شاد نیست شادی دل خود مرا در غم تو یاد نیست

❈۱❈
شاد به روی تو ام گرچه دلم شاد نیست شادی دل خود مرا در غم تو یاد نیست
فریاد از دست تو داد بده داد داد وه که مرا بیش از این طاقت فریاد نیست
❈۲❈
گر به تماشای سیل رغبتت افتد بیا چشمه ی چشمم کم از دجله ی بغداد نیست
بود ثباتی مرا در غم تو پیش از این عاجزم اکنون که شد صبر ز بنیاد نیست
❈۳❈
هندوی جادوی تو زیر و زبر کرد شهر در همه بابل دگر همچو تو استاد نیست
عشق تو ملک جهان کرد خراب و بیاب در همه شهر ای عجب ، خانه ی آباد نیست
❈۴❈
شاهد شیرین بسی در همه اطراف هست عاشق صادق یکی شیوه ی فرهاد نیست
خاطرم از هست و نیست ، غیر تو بیزار شد همچو نزاری تو را بنده ی آزاد نیست
❈۵❈
هرچه خلاف مراد میرود از بخت ماست بر من اگر نه ز تو هیچ به جز داد نیست

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۳۰۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها