گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:تا می نمی خورم غمِ دل می خورد مرا از دست غم هم اوست که وا می خرد مرا

❈۱❈
تا می نمی خورم غمِ دل می خورد مرا از دست غم هم اوست که وا می خرد مرا
یک دم به خوش دلی نزدم تا مکابره زهد و ورع شدند حجاب خرد مرا
❈۲❈
باشد کزین مشقت شاقم دهد خلاص کو مشفقی که شقه به هم بر درد مرا
ساقی مگر به مصقله جام غم زده ای زنگار زهد خشک ز دل بسترد مرا
❈۳❈
زیرِ گِل از عظام رمیم آید الغیاث بالای خاک بر سر اگر بگذرد مرا
بی احتراق آتشِ می از دبور دی خون در عروق هم چو جگر بفسرد مرا
❈۴❈
آه از ندامت آه که حرمان روزگار هر شب هزار بار به جان آورد مرا
هرگز گمان که برد که صیّاد اعتبار بر راه توبه دام بلا گسترد مرا
❈۵❈
بر دست او ز توبه کنم توبۀ نصوح این بار اگر پیاده به قاضی برد مرا
بر من زبان دراز شوند اهل اعتراض گر محتسب به چشم رضا بنگرد مرا
❈۶❈
آخر نزاریا نکنی با خود این قیاس کآخر زمانه به هر چه می پرورد مرا
وقعت چو بشکنند نگویی که بعد از این دیگر کس دگر به کسی نشمرد مرا

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۳۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

حسنعلی جلیلی مقدم
2019-05-26T08:52:42
در بیت یازدهم ،مصرع دوم «به هر» باید «بهر» باشد.