حکیم نزاری:محنت سرای دهر چو جای مقام نیست آسایشی در او ز حلال و حرام نیست
❈۱❈
محنت سرای دهر چو جای مقام نیست
آسایشی در او ز حلال و حرام نیست
بی سور و ماتم و غم و شادی در این جهان
شامی به صبح رفته و صبحی به شام نیست
❈۲❈
گر ملک کائنات به خورد کسی دهند
از فرط حرص و آز هنوزش تمام نیست
هم هیچ کار بهتر اگر نیک بنگری
از خدمت حریف و صراحی و جام نیست
❈۳❈
در سنگ لاخ حرص مران توسن غرور
آهسته تر که بر سر مرکب لگام نیست
خوش منزلیست عالم دنیا ولی درو
دوران زندگانی ما بر دوام نیست
❈۴❈
غبنا و حسرتا که به بازوی اجتهاد
کاری چنان که دست دهد بر نظام نیست
هرجا که شاهدیست رقیبیش ناظرست
مه بی محاق نبود و خور بی غمام نیست
❈۵❈
مردی برون ز خود شده مجنون صفت کجاست
لیلی بسی است ، عاشق بی ننگ و نام نیست
بی رحمی هلیل حجاب وصال شد
گرنه شکیب کردن مزهر به کام نیست
❈۶❈
این جا وصال دوست طمع چون کند کسی
کز شنعت رقیب مجال سلام نیست
مشرک هنوز و دعوی وحدت نزاریا
انصاف ده که سوخته ای چون تو خام نیست
❈۷❈
تو از کجا و شیوه ی تحقیق از کجا
در گل ستان مرو که سرت بی زکام نیست
کامنت ها