حکیم نزاری:عقل نه این دید نه آن باز گفت عشق به من نام و نشان باز گفت
❈۱❈
عقل نه این دید نه آن باز گفت
عشق به من نام و نشان باز گفت
آن چه بدیدم نتوان بازدید
وآن چه شنیدم نتوان باز گفت
❈۲❈
عشق فراگوش دلم برد سر
گر سخنی داشت نهان باز گفت
چشم نظر کرد و پذیرفت دل
سامعه بشنید و زبان باز گفت
❈۳❈
گر ننهی با دگران در میان
سر نهان خانه ی جان باز گفت
می شنوی راست نزاری نخست
راز ندانست از آن باز گفت
کامنت ها