گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:به جفتِ چشمِ سیاه و به ابروی طاقت که در فراق تو ام نیست بیش از این طاقت

❈۱❈
به جفتِ چشمِ سیاه و به ابروی طاقت که در فراق تو ام نیست بیش از این طاقت
هلاک می شوم آخر بیا و دستم گیر که پاد زهر دل است آن لب چو تریاقت
❈۲❈
مگر هم ایلچیِ آه صبح گاهیِ من بر تو آید و باز آورد ز ییلاقت
به زندگانی خویش از تو راحتی نبود مرا اگر بنمیرد رقیب ایقاقت
❈۳❈
پری وشا تو چه ترکی که کم فرشته بود به شکل و شیوه و خوی و سرشت و اخلاقت
مگر در آینه بینی وگرنه ممکن نیست به نیکویی که نظیری بود در آفاقت
❈۴❈
به باغ سرو در آرد به پای بوس تو سر اگر ز موزه به عمدا برون کنی ساقت
کلاه بر نه و زلفت به دوش باز انداز نهان مکن که دریغ است زیر قلپاقت
❈۵❈
خوشا که حلقه بجنبانم و تو گویی کیست نزاری آه بر‌آرد که من زِ عشّاقت
به زینهار که با حسنِ طلعتی که توراست به چشمِ پاک نظر کی کنند عشّاقت
❈۶❈
به دفع چشم بد از روی بر مگیر نقاب که بس عجایب و خوب آفرید خلّاقت
اگر چه سرمه شود استخوانم اندر خاک بود روان نزاری هنو‌ز مشتاقت

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۳۵۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها