حکیم نزاری:گر بر آرد عشقت از جانم قیامت من نخواهم کرد بر عاشق ملامت
❈۱❈
گر بر آرد عشقت از جانم قیامت
من نخواهم کرد بر عاشق ملامت
دیگران را جامه می سوزد مرا جان
بر من مسکین چه می آید غرامت
❈۲❈
در بلای عشق می خواهم همیشه
من نمی خواهم در این طوفان سلامت
من ندانم در کدامین وجه باشم
چون ز بالای جهت برخاست قامت
❈۳❈
عالمی در علت رشک از من و تو
بر قد و بالای ما بود این علامت
زلف آرامیده ی من چند شوری
نیست در تشویش کس را استقامت
❈۴❈
هر چه در هستی ما از خشک و تر بود
رغم ما را بستند از ما تمامت
گر نخواهد کرد جان در کار عشقت
سود کی دارد نزاری را ندامت
کامنت ها