گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:یک نفسی بیا که بر دیده و سر نشانمت چند به زاری و شفاعت بر خویش خوانمت

❈۱❈
یک نفسی بیا که بر دیده و سر نشانمت چند به زاری و شفاعت بر خویش خوانمت
روزی اگر قدم به بیغوله ی بنده در نهی جان و دلی به صدق در هر قدمی فشانمت
❈۲❈
هر چه خلایقند اگر قصد کنند مجتمع با همه دیده وا نهم وز همه وا ستانمت
این همه لاف می زنم بو که ز در نرانی ام این همه جهد میکنم بو که به خود رسانمت
❈۳❈
شرح جمال و لطف تو خانه به خانه می کنم بر همه خلق جز چنین جلوه نمی توانمت
با دل خام گفتم ای سوخته دل چو خون شدی باش که قطره قطره از دیده برون چکانمت
❈۴❈
یک دو سه هفته ی دگر در پس پرده صبر کن تا چو کشنده ی منی نیک بپرورانمت
هاتف عشق گفت هان خشم مکن نزاریا دل شد و گر نُطُق زنی از همه وارهانمت

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۳۷۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها