حکیم نزاری:مرو درو که محیطی ست عشق پر تمساح فرو نشین چو نزاری به عزلت ای سبّاح
❈۱❈
مرو درو که محیطی ست عشق پر تمساح
فرو نشین چو نزاری به عزلت ای سبّاح
گرت ز خویش به در آورد به کشتی لا
ازین محیط به الّا الله ت برد ملاّح
❈۲❈
کسی ز عالم ظلمت نیامدی بیرون
اگر نه عشق فرا پیش داشتی مصباح
اگر چه هست عزازیل عامه مالک موت
محقّقان را عشق است قابض الارواح
❈۳❈
چو کرد ما خلق الله ندا به عقل از آن
شدم به مرتبه نفس بر معارج راح
به اربعین گل آدم سرشته گشت و نشد
تراب عشق مخمر به شش هزار صباح
❈۴❈
سر از مقاتله ی عشق می کشی یعنی
که در مقابله عقل می روم به صلاح
به آتشِ ترِ می زهدِ خشک بر هم سوز
که در فسرده دلان نیست هیچ خیر و فلاح
❈۵❈
ز دست چون بدهم جوهری که در شب تار
بر آسمان فکند عکس پرتو از اقداح
چو جام صافی روشن دلم که پوشیده ست
همای دولت خسرو سرم به ظلّ جناح
❈۶❈
ولیِّ آل محمد جهانِ علم علی
که جود اوست درِ رزق خلق را مفتاح
می مروّق صافی بده نزاری را
همین که بانگ برآید که فالق الاصباح
کامنت ها