گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:چه شور از آن لب شیرین که در جهان افتاد ز قامتت چه قیامت که در زمان افتاد

❈۱❈
چه شور از آن لب شیرین که در جهان افتاد ز قامتت چه قیامت که در زمان افتاد
میان ما و شما وعده ی کناری بود تو با کنار شدی فتنه در میان افتاد
❈۲❈
بسوخت صفحه رویم ز آب گرم سرشک که آتشم ز تو در مغز استخوان افتاد
مگر غم تو که یک دم نمی شود غایب به قرعه بر من مسکین ناتوان افتاد
❈۳❈
به یک کرشمه که کردی ز گوشه برقع هزار بی دل بی چاره در گمان افتاد
دریغ نام تو آلوده دهانِ خسان به خاص و عام رسد هر چه در زبان افتاد
❈۴❈
اگر ز حسن تو آوازه در جهان افکند به اختیار نزاری نبد چنان افتاد
سوال کرد و به من گفت دوستی که بگو تویی که بویِ عبیر ِتو در جهان افتاد

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۳۹۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها